کتاب فوق العاده جذابی بود.. یه نثر روان و سلیس . دو روز تمومش کردم
زمان داستان سالهای بین 1300 تا 1350 است در محله ی قدیمی تهران. محله ی درخونگاه و سنگلج...
و حکایت زندگی و حال و هوای ادم های اون دوران
زمان قصه از یه نیمه شب تا صبح است اما روای قصه در همان زمان کوتاه به ده ها سال قبل برمیگرده و داستان را به شدت جذاب میکنه
کتاب زیبایی هست البته ساده.. شاید یه قسمت هایی از کتاب زیادی طول و تفسیر داشت.. و عمیق نبود ولی جذاب و خوندنی بود مثل بقیه کارهای اسماعیل فصیح...
کتاب از غم، رنج ، زندگی در غربت و زندگی در جنگ اوایل دهه ی 60 هست....