کتاب زیبایی هست البته ساده.. شاید یه قسمت هایی از کتاب زیادی طول و تفسیر داشت.. و عمیق نبود ولی جذاب و خوندنی بود مثل بقیه کارهای اسماعیل فصیح...
کتاب از غم، رنج ، زندگی در غربت و زندگی در جنگ اوایل دهه ی 60 هست....
در این کتاب همسفر با جلال هستیم دایی ثریا و شرایط ایران در حال جنگ ، خاطرات جبهه ، شرایط و روحیات روشنفکرها و پولدارهای خارج از ایران را مرور می کنیم . و غم و تنهایی جلال و ثریا و فرنگیس ....
قسمتی از کتاب
بعد از یک حد بدبختی یا یک حد خوشبختی ، همه مثل هم می شوند و آدم نمی تواند هیچ چیز را درست تشخیص بدهد . معلوم نیست کی بد است و کی خوب است … چون همه مثل هم اند .
چه قدر در این لحظه خوشحالم که این نامه را برایت می نویسم تا بگویم دوستت دارم